استانداردهاي سواد اطلاعاتي.
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[07 Sep 2017]
[ دكتر عشرت زماني]
چكيده
مأموريت اصلي مؤسسات آموزش عالي، تربيت يادگيرندگان مادامالعمر است. با اين فرض كه افراد داراي قابليتها و تواناييهاي ذهني استدلال و تفكر انتقادي هستند. دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي بايد در طول دورهها و دروس دانشگاهي به دانشجويان به عنوان عضوي از جامعه و همچنين شهروندان مطلع بياموزند كه چگونه ياد بگيرند. سواد اطلاعاتي كليد اصلي يادگيري مادامالعمر ميباشد. براي سنجش ميزان سواد اطلاعاتي افراد لازم است استانداردهايي تعيين گردد. يكي از استانداردهاي تعيين شده براي سنجش سواد اطلاعاتي «استانداردهاي قابليت سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي»1 است كه در اين مقاله مورد بررسي قرار ميگيرد. استانداردها همچنين شامل فهرستي از بازدهها براي سنجش پيشرفت دانشجويان در كسب سواد اطلاعاتي است. اين بازدهها به عنوان راهنما براي استادان، كتابداران و ساير كساني كه دنبال روشهايي براي اندازهگيري يادگيري دانشجويان در زمينة سواد اطلاعاتي هستند ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.
كليدواژه:استانداردهاي سواد اطلاعاتي/ استانداردهاي شايستگي/ آموزش عالي/ ابزارهاي سنجش/ فناوري اطلاعات
سواد اطلاعاتي
سواد اطلاعاتي عبارتست از ايجاد توانايي در افراد تا بتوانند تشخيص دهند چه وقت به اطلاعات نياز دارند. همچنين، توانايي ذخيره كردن اطلاعات، ارزشيابي و استفاده مؤثر از آن را در زمان نياز داشته باشند. سواد اطلاعاتي در جامعه اي كه دائم در معرض تغييرات فناوري و همچنين در معرض منابع اطلاعاتي بيشماري قرار دارد لازم به نظر ميرسد. ظهور و پيشرفت فناوريهاي گوناگون اطلاعاتي موجب شده تا هر فرد با انبوهي از اطلاعات در محل تحصيل، در محل كار و در زندگي روزمره روبرو گردد. اين اطلاعات به وسيله كتابخانهها، منابع جامعه، سازمانهاي خاص و همچنين اينترنت قابل دسترسي است. اكثر اطلاعات بدون گذشتن از هيچ فيلتري در دسترس همگان قرار ميگيرد. بنابراين، سؤالاتي در مورد اعتبار، پايايي، ثبات و اصيل بودن آنها مطرح است. به علاوه اين اطلاعات از منابع و رسانههاي گوناگون نظير متن (نوشته)، صدا، تصوير و كارهاي گرافيكي در دسترس است. همه اين موارد موجب ميشود تا افراد با چالشهاي جدي در فهم اطلاعات و ارزشيابي آن روبرو باشند. از اين رو، وجود اطلاعات به تنهايي موجب داشتن شهرونداني مطلع و آگاه نميشود مگر اينكه آنها تواناييهاي لازم براي استفاده مؤثر از اطلاعات را كسب كرده باشند. از طرف ديگر، سواد اطلاعاتي پايه و اساس يادگيري مادامالعمر را فراهم ميكند و براي كليه سطوح تحصيلي و تمام محيطهاي يادگيري لازم و ضروري است. سواد اطلاعاتي موجب ميشود تا فراگيران جستجوگريهاي خود را توسعه بخشيده و به يادگيري خودگران دست يابند. فرد با سواد اطلاعاتي، داراي ويژگيها و تواناييهايي است از جمله اينكه او قادر است:
· نوع، دامنه و ميزان اطلاعات موردنياز خود را تعيين نمايد.
· به اطلاعات موردنياز به طور مؤثر و كارآ دسترسي پيدا نمايد (پيدا كردن اطلاعات موردنياز).
· اطلاعات و منابع اطلاعاتي را به طور نقادانه مورد ارزشيابي قرار دهد.
· اطلاعات انتخاب شده را با دانش پيشين تلفيق كند.
· اطلاعات را به طور مؤثر براي رسيدن به اهداف خاص استفاده نمايد.
· مسائل اجتماعي، اقتصادي و حقوقي پيرامون استفاده و دسترسي به اطلاعات را از نظر اخلاقي و قانوني بداند.
سواد اطلاعاتي و فنّاوري اطلاعات
سواد اطلاعاتي به مهارتهاي فناوري اطلاعات وابسته است. فرد باسواد از نظر فناوري اطلاعات قادر است تا رايانهها، نرمافزارهاي كاربردي، پايگاههاي داده و فناوريهاي ديگر را براي انجام امور گوناگون مربوط به تحصيل، حرفه و امور شخصي خود به كار گيرد. بنابراين افرادي كه مايل هستند تا به سواد اطلاعاتي دست يابند ابتدا بايد مهارتهاي تكنولوژيكي مربوطه را كسب كنند. گزارش سال 1999 انجمن ملي اطلاعات در مورد تفاوت دو واژه فوقالذكر به شرح زير ميباشد. سواد اطلاعاتي شامل محتوا، ارتباطات، تجزيه و تحليل، جستجوي اطلاعات و ارزشيابي آن ميباشد در صورتي كه فناوري اطلاعات بسيار فراتر از مفهوم سواد رايانهاي است و به فهم عميق و رو به افزايش فناوري و استفاده ماهرانه از آن ميپردازد. سواد اطلاعاتي آغازگر، حافظ و توسعه دهنده يادگيري مادامالعمر است از طريق قابليتهايي كه فناوريها فراهم كردهاند.
سواد اطلاعاتي و آموزش عالي
مأموريت اصلي مؤسسات آموزش عالي، تربيت يادگيرندگان مادامالعمر است. با اين فرض كه افراد داراي قابليتها و تواناييهاي ذهني استدلال و تفكر انتقادي هستند. دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي بايد در طول دورهها و دروس دانشگاهي به دانشجويان به عنوان عضوي از جامعه و همچنين شهروندان مطلع بياموزند كه چگونه ياد بگيرند. سواد اطلاعاتي كليد اصلي يادگيري مادامالعمر ميباشد. سواد اطلاعاتي توان دانشجويان را در ارزشيابي، مديريت و استفاده از اطلاعات افزايش ميدهد. فناوريهاي اطلاعاتي نيز به فراگير كمك ميكند تا فارغ از محدوديتهاي زماني و مكاني به يادگيري بپردازد. براي سنجش ميزان سواد اطلاعاتي افراد لازم است استانداردهايي تعيين گردد. يكي از استانداردهاي تعيين شده براي سنجش سواد اطلاعاتي «استانداردهاي قابليت سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي»2 است كه در قسمت بعد مورد بررسي قرار ميگيرد.
قابليتها براي سواد اطلاعاتي شامل 5 استاندارد و 22 شاخص عملكردي است. تمركز اين استانداردها بر نيازهاي دانشجويان آموزش عالي ميباشد. استانداردها همچنين شامل فهرستي از بازدهها براي سنجش پيشرفت دانشجويان در كسب سواد اطلاعاتي ميباشند. اين بازدهها ميتواند به عنوان راهنما براي استادان، كتابداران و ساير كساني كه دنبال روشهايي براي اندازهگيري يادگيري دانشجويان در زمينة سواد اطلاعاتي هستند، باشد. در كاربرد اين استانداردها، مؤسسات آموزشي نياز دارند تا مهارتهاي فكري گوناگوني كه بازدههاي گوناگون يادگيري به همراه دارند را شناسايي كنند. بنابراين، براي سنجش در اين بازدهها به ابزارها و روشهاي متفاوتي نياز است. براي مثال، مهارتهاي سطوح پايين و بالاي طبقهبندي بلوم در اين بازدهها وجود دارد. با مطالعه بازدهها ميتوان به اهداف رفتاري پي برد. بهتر است روشهاي سنجش متناسب با مهارتهاي تفكر مربوط به هر بازده به عنوان يك قسمت جدانشدني از برنامه اجرايي مؤسسه در نظر گرفته شود. براي مثال، بازدههاي زير نشاندهندة مهارتهاي سطوح بالا و پايين تفكر ميباشند.
مهارتهاي تفكر «سطح پايين»:
بازده شماره (2- ب) يا 2،2،2 براي شناسايي كليدواژهها، مترادفها و اصطلاحات مربوط به اطلاعات موردنياز جزو مهارتهاي سطح پايين تفكر به شمار ميآيد.
مهارتهاي تفكر «سطح بالا»:
بازده شماره (3- ب) 2..3،3 تركيب اوليه را به سطوح بالاتر از مفاهيم انتزاعي گسترش ميدهد تا فرضيه جديدي بسازد كه ممكن است به اطلاعات اضافي نياز داشته باشد.
برنامة ارزشيابي سواد اطلاعاتي مشخص ميكند كه آنها در چه زمينههايي نياز به رشد و كار بيشتر دارند و همچنين اهداف دست يافته را مشخص ميكند. همچنين به طور ضمني به قانونگذاران مؤسسات كمك ميكند كه چگونه شهروندان و دانشجوياني تحصيلكرده و باسواد داشته باشند.
استانداردها، شاخصهاي عملكرد و بازدهها
استانداردهاي قابليت سواد اطلاعاتي براي آموزش عالي چارچوبي را براي ارزشيابي سواد اطلاعاتي دانشجو مشخص ميكند. اين استانداردها به شرح زير خلاصه شده است:
استاندارد اول
دانشجو با سواد اطلاعاتي بايد بتواند ماهيت و وسعت اطلاعات را مشخص ميكند:
شاخصهاي عملكرد
1- دانشجو با سواد اطلاعاتي نياز اطلاعاتي خود را مشخص ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- با شركت در بحثهاي كلاسي، مصاحبت با همكلاسيهاي خود و همچنين بحثهاي الكترونيكي موضوع تحقيق خود را مشخص و اطلاعات موردنياز خود را شناسايي و مشخص ميكند.
ب- مسئله مورد پژوهش را مشخص و سئوالهاي پژوهش را تنظيم ميكند.
پ- منابع عمومي اطلاعات را كشف ميكند.
ت- نياز اطلاعاتي تحقيق را تعريف و اصلاح ميكند (مديريت اطلاعات).
ث- براي اطلاعات موردنياز مفاهيم اصلي و واژههاي كليدي مشخص ميكند.
ج- تشخيص ميدهد كه اطلاعات موجود ميتواند با تجربيات قبلي تركيب شود. و يا براساس تجربيات قبلي تحليل شود تا اطلاعات جديدي ساخته شود.
2- دانشجو با سواد اطلاعاتي، انواع منابع اطلاعاتي را با فرمتهاي گوناگون مشخص و استفاده ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- چگونگي تهيه، سازماندهي و توزيع اطلاعات رسمي و غيررسمي را ميشناسد.
ب- ارزش و تفاوتهاي بالقوه منابع اطلاعاتي را در رسانههاي گوناگون (براي مثال: چندرسانهايها، پايگاه داده، سايتها، مجموعه دادهها، وسايل سمعي و بصري و كتاب) مشخص ميكند.
پ- هدف و مخاطبين منابع بالقوه را شناسايي ميكند.
ت- بين منابع اوليه و ثانويه تفاوت قايل ميشود.
3- دانشجو با سواد اطلاعاتي بايد هزينهها و فوايد حاصل از اطلاعات موردنياز را در نظر بگيرد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- قابليت دسترسي به اطلاعات موردنياز را مشخص ميسازد و راهبردهاي دستيابي به اطلاعات را تعيين ميكند.
ب- امكان دستيابي به مهارت و يا زبان جديد را براي جمعآوري اطلاعات موردنياز در نظر ميگيرد.
پ- براي دستيابي به اطلاعات موردنياز، زمان و برنامه مشخصي را در نظر ميگيرد.
4- دانشجو با سواد اطلاعاتي، ماهيت و وسعت اطلاعات موردنياز را مورد ارزشيابي مجدد قرار دهد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- اطلاعات اوليه موردنياز را براي تجديدنظر، ويرايش و دوبارهسازي مجدداً مرور ميكند.
ب- ملاكها را براي اتخاذ تصميم پيرامون انتخاب اطلاعات مشخص ميكند.
استاندارد دوم
دانشجو با سواد اطلاعاتي، به اطلاعات موردنياز به طور مؤثر و كارآ دسترسي پيدا ميكند.
شاخصهاي عملكرد
1- دانشجو با سواد اطلاعاتي، مناسبترين روشهاي جستجو و نظامهاي بازيابي اطلاعات را براي دستيابي به اطلاعات موردنياز انتخاب ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- روشهاي مناسب جستجو را شناسايي ميكند (براي مثال، روشهاي زمينهياب، شبيهسازي، تجارب آزمايشگاهي).
ب- فايدهها و قابليت كاربرد روشهاي گوناگون جستجو را پيدا ميكند.
پ- وسعت، محتوا، و سازماندهي نظامهاي بازيابي اطلاعات را جستجو ميكند.
ج- مؤثرترين و كارآمدترين شيوههاي دستيابي به اطلاعات را از ميان روشهاي جستجو و يا نظامهاي بازيابي اطلاعات انتخاب ميكند.
2- دانشجو با سواد اطلاعاتي، راهبردهايي براي طرح جستجو انتخاب و آنها را اجرا ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- طرحي براي جستجوي متناسب با روش تحقيق (روش جستجو) ميپروراند.
ب- كليدواژهها، مترادفها، و كلمات مناسب را براي جستجوي اطلاعات شناسايي ميكند.
پ- لغات كنترل شده خاص آن رشته و يا منبع اطلاعاتي را انتخاب ميكند.
ج- راهبرد جستجو را با استفاده از فرمانهاي مناسب نظام بازيابي اطلاعات انتخاب ميكند (براي مثال، عمل كنندههاي بول، اختصار كلمات و واژهها، موتورهاي جستجوگر، سازماندهندههاي داخلي نظير شاخصها براي كتاب).
د- راهبرد جستجو را در نظامهاي گوناگون بازيابي اطلاعات با تنوع واسطهاي كاربران و موتورهاي گوناگون جستجو و همچنين استفاده از فرمان به زبانها، پروتكلها و پارامترهاي گوناگون اجرا ميكند.
ز- در هنگام جستجو، پروتكلهاي جستجوگر مناسب با رشته را به كار ميگيرد.
3- دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات را از شبكه اينترنت و يا منابع ديگر بازيابي ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- نظامهاي گوناگون جستجو را در فرمتهاي گوناگون بازيابي ميكند.
ب- طرحها و نظامهاي طبقهبندي گوناگون را براي استقرار منابع اطلاعاتي در داخل كتابخانه يا براي شناسايي سايتها و پايگاههاي اطلاعاتي به كار ميگيرد (براي مثال، نظامهاي سرشناسه و يا نظامهاي شمارهگذاري).
ث- سرويسهاي اينترنتي ويژه و يا سرويسهاي شخصي موجود در مؤسسه را براي بازيابي اطلاعات موردنياز به كار ميگيرد (براي مثال، امانت بين كتابخانهاي/ تحويل اسناد توسط مؤسسات حرفهاي، مؤسسات تحقيقاتي و متخصصان پژوهش در جامعه).
ج- روشهاي گوناگون پژوهش نظير پيمايش، نامه، مصاحبه، و روشهاي ديگر جمعآوري اطلاعات را به كار ميبرد.
4- در هنگام نياز، دانشجو با سواد اطلاعاتي راهبردهاي جستجو را اصلاح ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- كميت، كيفيت و تناسب نتايج جستجو را مورد سنجش و ارزشيابي قرار ميدهد تا ببيند كه آيا نظامهاي بازيابي اطلاعات در اشكال گوناگون با روشهاي متفاوت جستجو ميتواند به كار گرفته شود.
ب- شكافها را در اطلاعات بازيابي شده شناسايي ميكند تا تعيين كند كه آيا راهبرد جستجو بايد مورد تجديدنظر و ويراي قرار بگيرد.
ج- جستجو را با راهبردهاي تجديدنظر شده تكرار ميكند.
5- دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات را از منابع مربوطه استخراج، ثبت و مديريت ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- از ميان فناوريهاي گوناگون، مناسبترين آنها را براي استخراج اطلاعات انتخاب ميكند (براي مثال، كپي كردن و چسباندن، نرمافزارهايي كه كار فتوكپي را انجام ميدهد، اسكنر، وسايل سمعي و بصري، يا وسايل براي كشف).
ب- نظامي را براي سازماندهي اطلاعات ايجاد ميكند.
پ- منابعي كه اطلاعات از آنها نقل شده يادداشت ميكند تا در آينده به عنوان مأخذ از آنها استفاده كند.
ج- فناوريهاي گوناگون را براي مديريت اطلاعات انتخاب شده به كار ميبرد.
استاندارد سوم
دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات و منابع آنها را به طور نقادانه ارزشيابي ميكند و اطلاعات انتخاب شده را به دانش پايه و يا نظام ارزشي قبلي خود تلقيق ميكند.
شاخصهاي عملكرد
1- دانشجو با سواد اطلاعاتي، عقايد اصلي جمعآوري شده از منابع گوناگون را خلاصه ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- متون را ميخواند و عقايد اصلي را انتخاب ميكند.
ب- مفاهيم موجود در متن را تفسير كرده و به زبان خود آنها را بيان ميكند.
ج- نقلقولهاي مستقيم را كلمه به كلمه نقل ميكند.
2- دانشجو با سواد اطلاعاتي ملاكهايي را براي ارزشيابي اطلاعات و منابع آنها به كار ميبرد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- به منظور مشخص كردن اعتبار، ثبات، صحت، دقت و زمان انقضاي اطلاعات، منابع آنها مورد بررسي و مقايسه قرار ميگيرد.
ب- ساختار، منطق استدلالهاي ارائه شده و يا روشها را تجزيه و تحليل ميكند.
پ- تعصب، خدعه و حيله، يا دستكاري اطلاعات را تشخيص ميدهد.
ج- زمينههاي فرهنگي، فيزيكي كه اطلاعات در آنها ساخته شده را ميشناسد و تأثير زمينه را در تفسير اطلاعات ميفهمد.
3- دانشجو با سواد اطلاعاتي، عقايد اصلي را با هم تركيب ميكند تا مفهوم جديدي را بسازد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- ارتباط بين مفاهيم را ميشناسد و آنها را براساس شواهد و مستندات با هم تركيب ميكند.
ب- فرضيات جديدي را كه به اطلاعات اضافه نياز دارند مطرح ميكند.
پ- رايانه و فناوريهاي ديگر را به كار ميبرد (براي مثال، صفحه گستردهها، پايگاه دادهها، چندرسانهايها و وسايل سمعي و بصري).
4- دانشجو با سواد اطلاعاتي، دانش جديد را با دانش قبلي مقايسه ميكند تا به تناقضها، ارزشهاي افزايش يافته و يا ديگر ويژگيهاي اطلاعات پي ببرد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- مشخص ميكند كه آيا اطلاعات موجود براي تحقيق كافي است و يا به اطلاعات ديگري هم نياز ميباشد.
ب- ملاكهايي را به كار ميبرد تا تعيين كند كه آيا اطلاعات موجود اطلاعاتي كه از ساير منابع به دست آمده است را نقض يا اثبات ميكند.
ت- براساس اطلاعات جمعآوري شده به نتيجهگيري ميپردازد.
ج- نظريهها و تئوريها را با تكنيكهاي مناسب موضوع آزمايش ميكند (به صورت تجربي و يا شبيهسازي).
د- دقت و صحت احتمالي را با در نظر گرفتن منابع اطلاعات، محدوديتهاي ابزار و راهبردهاي جمعآوري اطلاعات و همچنين مستدل بودن نتايج ميسنجد.
ر- دانش جديد را با دانش قبلي تلفيق ميكند.
ز- اطلاعاتي را كه دال بر وجود شواهد و مدارك براي موضوع هستند را انتخاب ميكند.
5- دانشجو با سواد اطلاعاتي مشخص ميكند كه آيا دانش جديد تأثيري روي نظام ارزشي فرد دارد و سعي در تطبيق و رفع تفاوتها دارد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- نقطه نظرات متفاوت را در ادبيات تحقيق كشف ميكند.
ب- تصميم ميگيرد كه نقطهنظرات متفاوت را رد كند و يا آنها را بپذيرد.
6- دانشجو با سواد اطلاعاتي، درك و تفسير اطلاعات را از طريق گفتمان با ديگر افراد، با متخصصان موضوع، با افراد تجربهدار و استادكاران اعتبار ميبخشد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- در بحثهاي كلاسي و مباحثات ديگر شركت ميكند.
ب- در كلاسهاي درس الكترونيكي شركت ميكند و بحث و گفتمان پيرامون موضوع را در اين كلاسها تشويق ميكند.
ت- نظرات متخصصان را از روشهاي گوناگون پيدا ميكند (براي مثال، مصاحبه با آنها و يا از طريق گروههاي بحث الكترونيكي3).
7- دانشجو با سواد اطلاعاتي، مشخص ميكند كه آيا تحقيق اوليه بايد مورد تجديدنظر واقع شود.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- مشخص ميكند كه نياز اوليه اطلاعات ارضاء شده و آيا اطلاعات زيادتري موردنياز است.
ب- راهبردهاي جستجو را مرور ميكند و مفاهيم اضافي را در هنگام نياز تلفيق ميكند.
ت- منابع به كار گرفته شده براي بازيابي اطلاعات را مرور ميكند و آنها را توسعه ميدهد.
استاندارد چهارم
دانشجو با سواد اطلاعاتي، به صورت انفرادي و يا گروهي، براي رسيدن به منظور خاصي از اطلاعات استفاده ميكند.
شاخصهاي عملكرد
1- دانشجو با سواد اطلاعاتي، اطلاعات تازه و پيشين را براي توليد محصول و يا عملكرد جديدي به كار ميبرد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق با دانشجو اين است كه:
الف- محتو را به شكلي تنظيم ميكند كه اهداف را حمايت كند و محصول و يا عملكردي را ايجاد كند (براي مثال، طرحها، دستنويسها و تابلوهاي نمايش و فيلمنامه).
ب- دانش و مهارتهاي حاصل از تجربيات را براي توليد دانش و يا عملكرد جديد در كنار هم قرار ميدهد.
پ- از تلفيق دانش پيشين يا دانش ساخته شده (با استفاده از نقل قولها و يا تفسيرها) براي حمايت از محصول جديد و يا عملكرد استفاده ميكند.
ت- متنهاي ديجيتالي، تصاوير، دادهها را در هنگام نياز در كنار هم قرار ميدهد.
2- دانشجو با سواد اطلاعاتي، فرآيند توسعه محصول و يا عملكرد را مورد تجديدنظر قرار ميدهد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- از اطلاعات حاصله، ارزشيابيهاي انجام گرفته و رد و بدل اطلاعات، مجله و يا دفترچهاي را تهيه ميكند.
ب- بر موفقيتها، شكستها و راهبردهاي ديگر تفكر ميكند.
3- دانشجو با سواد اطلاعاتي، محصول و يا عملكرد را با ديگران رد و بدل ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- مناسبترين شكل رسانه را براي انتقال محصول و يا عملكرد براي مخاطبين موردنظر انتخاب مي:ند.
ب- براي توليد محصول و يا عملكرد از مجموعهاي از فناوريهاي اطلاعاتي استفاده ميكند.
پ- اصول طراحي و ارتباطات را در هم تلفيق ميكند.
ت- به طور روشن و واضح با مخاطبين موردنظر ارتباط برقرار ميكند.
استاندارد پنجم
دانشجو با سواد اطلاعاتي، بسياري از موارد حقوقي، اقتصادي مربوط به دسترسي و استفاده از اطلاعات را ميفهمد.
شاخصهاي عملكرد
1- دانشجو با سواد اطلاعاتي بسياري از موارد اخلاقي، قانوني و اقتصادي مربوط به اطلاعات و فناوري اطلاعات را ميفهمد.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- موارد مربوط به امنيت و محرمانه بودن اطلاعات را در هر دو محيط سنتي و الكترونيكي ميشناسد و در مورد آنها بحث ميكند.
ب- موارد مربوط به آزادي در مقابل دسترسي آزاد محور را تشخيص و در مورد آنها بحث ميكند.
ت- موارد مربوط به سانسور اطلاعات و آزادي انتشار اطلاعات را تشخيص و در مورد آنها بحث ميكند.
چ- مالكيت نبوع، حق كپي رايت4 يا حق چاپ محفوظ، همچنين مواد با حق چاپ محفوظ را ميشناسد.
2- دانشجو با سواد اطلاعاتي، قوانين، مقررات و خطمشيهاي مربوط به دسترسي و استفاده از منابع اطلاعاتي را رعايت ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- با پذيرش قوانين و مقررات مربوطه در بحثهاي الكترونيكي شركت ميكند.
ب- براي دسترسي به منابع اطلاعاتي از كلمه رمز و رمز عبور و يا فرمهاي ديگر شناسايي شخص استفاده ميكند.
ت- خطمشيهاي سازمانها و يا مؤسسات را براي دسترسي به منابع اطلاعاتي پذيرفته و اجرا ميكند.
ح- از مجموعه منابع اطلاعاتي، وسايل و تسهيلات نظامهاي اطلاعاتي به خوبي نگهداري ميكند.
خ- به روش قانوني، متن، داده، تصوير و يا صدا را بدست ميآورد و آنها را منتشر ميسازد.
د- مفهوم دزدي تأليفات و يا اختراعات را ميفهمد و كار ديگران را به نام خودش نشان نميدهد.
ذ- سياستها و خطمشيهاي مؤسسه كه مربوط به تحقيق هستند را ميفهمد.
3- دانشجو با سواد اطلاعاتي، از كساني كه در انتقال و يا توليد منابع اطلاعاتي براي ساخت محصول و يا انجام عملكرد نقش داشتهاند تشكر و قدرداني ميكند.
بازدههاي حاصله از فرآيند فوق براي دانشجو اين است كه:
الف- سبك مناسب را براي استناد كردن مطالب انتخاب و به طور ثابت در نقل منابع استفاده ميكند.
ب- براي كسب اجازه و يا گرفتن حق كپي رايت از نويسنده و يا توليدكننده اقدام ميكند.
استانداردهاي فوقالذكر از استانداردهاي ايسيآرال5 كه توسط انجمن كتابخانههاي پژوهش و كالجها6 در سال 2000 به تأييد متخصصان تكزاس رسيده است گرفته شده است.
به طور كلي، متخصصان عقيده دارند، بهترين روش باسواد كردن افراد از نظر اطلاعاتي گنجاندن سواد اطلاعاتي در عرض برنامة درسي و در تمام دوران تحصيل است. سواد اطلاعاتي در عرض برنامة درسي در دانشگاهها به همكاري همه جانبه هيأت علمي، مسئوليت كتابخانهها و ساير مسئولان نياز دارد. پايگاههاي اطلاعاتي كتابخانهها بايد از طريق رايانهها در همه جا قابل دسترسي باشند. آموزش مهارتهاي لازم براي كسب سواد اطلاعاتي بايد از مقاطع پيش دبستان و دبستان در برنامه درسي گنجانده شود و در مقاطع دبيرستان و دانشگاه ادامه يابد. بنابراين، براي تلفيق سواد اطلاعاتي در برنامههاي درسي به همكاري نزديك دو وزارتخانه آموزش عالي و وزارت آموزش و پرورش نياز ميباشد. همچنين براي اجراي طرح سواد اطلاعاتي، تربيت نيروي انساني متخصص ضروري است.
پينوشتها:
1. Information Literacy Competency Standards for Higher Education
2.Information Literacy Competency Standards for Higher Education
3.Listservs
4.Copyright
5.ACRL Standards Committee
6.Association of College and Research Libraries (ACRL)
منابع
American Library Association (ALA). (1989) Presidential Committee on Information Literacy, Final Report.
The National Forum on Information Literacy (NFL). (1990). Available: http://www.infolit.org/index.html .
American Association of School Libraries (AASL) and the Association of Educational Communications and Technology (AECT). (1998)
American Library Association Presidential Committee on Information Literacy (1998). Final Report. Available: http://infolit.org/document.html
http://www.flu.edu/-library/ili/iliweb.html
ACRL Standards Committee & Association of College and Research Libraries (ACRL) (2003). Information Literacy Competency Standards for Higher Education. Available: http://www.ala.org/content/navigation
دكتر عشرت زماني:
عضو هيئت علمي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه اصفهان
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
اندیشمندان آیندهنگر
|
|