نسبت ما و تخيل علمي
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[07 May 2009]
[ سید علیرضا حجازی]
اگر بگوييم زندگي دنياي متمدن امروز حيات خود را مديون تخيل علمي است، سخن گزافي نگفته ايم. تلاشهاي دانش بنيان انسان در طول اعصار متمادي به ويژه صد سال اخير براي ترسيم ذهني آنچه كه در آينده ميتوان مشاهده نمود، شالودهي شيوهاي از تفكر را بنيان نهاد كه انسان امروزي آن را تخيل علمي مي نامد.
زماني كه آلبرت انيشتين گفت: ”تخيل از علم بالاتر است.“ به طور حتم چيزي را در ذهن داشت كه نمي توانست آن را مانند هميشه با فرمول و عدد بيان كند. عاملي كه منجر به چنين اظهار نظري از سوي خالق نظريه نسبيت شد شايد براي خود او نيز ناشناخته باقي مانده بود، اما قدرت شگفت انگيز تخيل علمي را دريافته بود و فهميده بود كه نظريه پردازيهاي خود را مديون دانستههاي پيشين نيست، بلكه مرهون اين هنر ارزشمند است؛ هنري كه ميتواند در صورت به كارگيري صحيح آينده مرجح را براي ما رقم بزند.
هنگامي كه سخن از آينده هاي بديل يا جايگزين به ميان ميآيد، منظور حالتهايي از آينده است كه در سه قالب اصلي ”ممكن“، ”محتمل“ و ”مرجح“ رقم ميخورند و بر حسب ميزان قوت و ضعف عوامل سازنده آنها در آينده محقق ميشوند. كوشش آيندهپژوهان همواره بر محقق ساختن آينده مرجح متمركز است اما اين آينده نيز مشابه دو حالت ديگر نيازمند مهيا شدن شرايط تحقق يا وقوع آن است. به بياني ديگر، تا هنگامي كه شرايط لازم را براي ايجاد آينده مرجح فراهم نكنيم، نبايد انتظار داشته باشيم كه اين آينده رخ نمايد. به همين دليل است كه آيندهپژوهان اين جمله مشهور را سرلوحه كوششهاي پژوهشي خود قرار داده اند: ”نبايد منتظر آينده شد، بلكه بايد آينده را ساخت.“
طبيعي است كه براي ساختن آينده نخست بايد شكل اوليه و شايد خام آن را در ذهن خود ترسيم نماييم. كوششهاي فراواني به اين منظور به عمل آمده است و روشها و نظريههاي گوناگوني پيرامون آن ارايه شده است، از تدوين سناريوها و راهبردها گرفته تا ترسيم چشم اندازها و غيره. شايد تدوين كنندگان راهبرد يا همان استراتژيست ها بيشترين سهم را در اين عرصه به خود اختصاص داده اند، اما هم آنها و هم بسياري ديگر از انديشمندان معتقدند كه پايش روندها و حفظ آنها در مسير مطلوب و مورد نظر هميشه امكان پذير نيست.
با وجود آن كه تقريباً تمامي آينده پژوهان بر سر اين اصل اشتراك نظر دارند كه در مطمئن ترين شرايط نيز نميتوانيم آينده را ”اجتناب ناپذير“ نماييم و مفهوم فرضي ”آينده محتوم“ به دليل قدرت انسان به تاثيرگذاري در آينده با اشكالات جدي رو به رو است و بايد هر لحظه منتظر تغيير شرايط و در نتيجه تغيير شكل نهايي آينده مرجح باشيم. اينك روشن شده است كه به عنوان نمونه تعيين موقعيت درست عناصر و عوامل موجود در يك سناريو به گونهاي كه نوعي همافزايي براي يكديگر داشته باشند و توان موجود و بالقوه يكديگر را تقويت كنند، عاملي تعيين كننده در شكل دادن به آينده مرجح است.
در تمامي اين فعاليتها تخيل ميتواند نقشي مهم ايفا كند. هر قدر انديشه و تخيل انسان بال و پر بيشتري بگشايد، گسترهي بيشتري از آسمان آينده را در بر خواهد گرفت و رويدادها و احتمال هاي پيش بيني نشده بيشتري را در قلمروي شناسايي خود در خواهد آورد، مانند عقابي كه هر قدر با پرواز ارتفاع بيشــتري از زمين پيدا كند، چــشم انداز گستردهتري را از آنچه كه بر روي زمين وجود دارد، خواهد ديد. اين يعني همان چيزي كه معمولاً به آن ”عمق بينش“ ميگوييم، ديدن امور از سطحي بالاتر، سطحي كه نهايتي براي آن قابل تصور نيست و هر قدر بالاتر باشد، درك بهتري را براي ما حاصل مي كند.
در اينجا ياد آوري دو نكته لازم است: نخست آن كه تخيل علمي با خيالبافي متفاوت است. خيالبافي نتيجه عيني و ملموسي در بر ندارد، اما تخيل علمي با بهرهگيري از مباني علمي نسبتاً پذيرفته شده به يك واقيت عيني و كاربردي ميانجامد. دوم اين كه تخيل علمي ارتباط تنگاتنگي با نظريهپردازي و نوانديشي دارد و قدرت يك نظريه در مراحل نخستين تا حد زيادي به چشم انداز تخيلي بستگي دارد كه سازندهي آن بوده است. هنوز شگفتيهاي اعجابانگيزتخيل علمي براي انسان معاصر به طور كامل شناسايي نشده است. نيروي شگفت انگيز موجود در تخيل علمي به عنوان عامل آزاد كنندهي استعدادهاي نهفته ذهن انسان كم و بيش بر انديشمندان روشن شده است و آن را عاملي كليدي در خلق ايدههاي ناب و منحصر به فرد ميدانند. نوانديشان كساني هستند كه با بهره گيري از قدرت تخيل علمي خويش افق هايي را مقابل چشمان خويش تصور كردهاند كه ديگران پيش از اين آنها را نديدهاند. اين يعني همان نوآوري، موضوعي كه پيرامون آن كتاب ها و مقالات متعدد نگاشته شده و كنفرانس ها، كارگاهها و رويدادهاي علمي گوناگون برگزار شده است.
واقعيت اين است كه حتا در طراحي سناريو نيز بايد گفت كه اين امر در محيطهاي سازماني براي مديريت تغيير در يك سازمان صورت ميگيرد و تا هنگامي كه نياز به تغيير به عنوان يك ضرورت تشخيص داده نشود، صورت نمي گيرد. بنابراين پيش از هر چيز بايد اين پرسش را مطرح ساخت كه آيا مديران يك سازمان تغيير را در مخيلهي خود متصور شدهاند؟ و اگر پاسخ به اين پرسش مثبت بود، بايد پرسيد تخيل آنها از اين تغيير چيست؟ و در واقع قصد دارند تغيير يا تغييرات مورد نظر آنها به چه نتايجي بيانجامد؟
از ميان شيوه هاي متداول در نظريه پردازي، معمولاً 5 شيوه مشهورترند كه به ترتيب عبارتند از: نظریه پردازي از طریق کاوشهاي مبتنی بر نظریهي مبنا، نظریهپردازي از طریق پژوهش فراتحلیلی، نظريهپردازي از طریق پژوهشهاي سازنده جامعه، نظريهپردازي از طریق پژوهشهاي موردکاوي و نظریهپردازي از طریق پژوهش کمی. در تمامي اين روشها نيروي محركه و عامل فعال كنندهاي كه تاثير مهمي در شكل نهايي نظريه دارد، تخيل است. بدون برخورداري از يك تخيل علمي و سازنده كه ترسيم كنندهي اهداف باشد، نمي توان از اين روش ها بهره برداري نمود.
نظريه پردازي در بهترين حالت به سناريوپردازي منتهي مي شود و باز مي بينيم كه در سناريو نيز عامل تخيل داراي نقشي تعيين كننده است. به بيان ديگر، در واقع شما با طي كردن دو مسير نظريهپردازي و سناريو نويسي در نهايت به يك تقاطع مشترك ميرسيد كه همان تخيل است، به ويژه تخيل علمي يعني تخيلي كه شما را به نتيجه مي رساند و وقوع آينده مورد نظر يا همان مرجح شما را بيش از هر زمان ديگري دسترس پذير جلوه گر مي سازد.
تخيل علمي حتا در شكل دادن به مدلهاي ذهني نيز موثر است. در بحث تغيير كه گاهي از آن با عنوان ”رقص تغيير” ياد مي شود، مدل ذهني كه پذيراي تغيير است از حداقل قدرت تخيل لازم براي تصور وضعيت ايجاد شده پس از تغيير برخوردار است؛ بنابراين، با تغيير به مخالفت بر نمي خيزد، بلكه آن را درك نموده و مشتاقانه از آن استقبال مي كند. در بحث تصميم سازي براي تغيير نيز باز با همين امر رو به رو هستيم. تخيل علمي مي تواند قدرت تصميمسازيهاي تغييردهنده را افزايش دهد. شناسايي گزينه هاي موجود، در نظر گرفتن بهترين گزينه از ميان گزينه هاي موجود، و در نهايت كوشش براي محقق ساختن آن گزينه فرايندي را تشكيل مي دهند كه مي توان آن را تخيل سازمانيافته ناميد. در حقيقت تخيل سازمانيافته شكل تكامل يافته تخيل علمي است. اگر تخيل علمي شكل سازمانيافته اي پيدا كند، ميتوان اميدوار بود كه مبناي قابل اعتمادي براي ايجاد آينده مرجح باشد.
با توجه به اهميت رهيافت تخيل علمي در شكل دادن به آينده، به عموم آيندهپژوهان گرامي و تمامي كساني كه آيندههاي مورد نظر خود را به مدد نيروي شگفت انگيز ذهن خويش يعني تخيل علمي محقق ميسازند، پيشنهاد ميشود افزون بر تعمق در ابعاد شناخته شدهي تخيل علمي، ديگر ابعاد بالقوهي آن را را نيز كشف نموده و از آنها در جهت ساختن آيندههاي بهتري بهرهبرداري نمايند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
سید علیرضا حجازی
|
|